• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/278

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

278 Cards in this Set

  • Front
  • Back

لباس

clothes

پیراهن زنانه

blouse

علاقمند بودن به

be interested in

من به هنرها علاقمندم.

I'm interested in arts.

فقر

poverty

حرف اضافه مکان ها

preposition of places

کیف پول

wallet

کیف زنانه

purse

کیف کتاب

book bag

کیف اداری

briefcase

عینک

glasses

عینک آفتابی

sunglasses

عینک دودی

dark glasses

عینک مطالعه

reading glasses

عینک دوربین

distance glasses

گوشواره

earrings

گوشواره به گوش کردن

wear/put on earrings

او (دختر) گوشواره های طلایی به گوش کرده بود.

She was wearing gold earrings.

من فراموش کردم که گوشواره های جدیدم را گوشم کنم.

I forgot to put on my new earrings.

خود-ارزیابی

self-assessment

شما چطور؟

How about you?

روز خوبی داشته باشید.

Have a good day.

تو کلاس میبینمت.

See you in class.

سطل آشغال

wastebasket

اهل کجایی؟

Where are you from?

اهل تبریز هستید؟

Are you from Tabriz?

من اهل تبریزم.

I'm from Tabriz.

از کجای ایرانی؟

What part of Iran are you from?

والدین من اصالتا از تهران هستند.

My parents are from Tehran originally.

زبان اولتون چیه؟

What's your first language?

فارسی زبان اول شماست؟

Is Persian your first language?

من ایرانییم.

I'm Iranian.

ضمنا

by the way

ضمنا، جک، این علی هست.

By the way, Jack, this is Ali.

خواهش می‌کنم.

You're welcome.

(بسیار) نظر لطف شماست.

That's (very) kind of you.

حرف اضافه. کلمه‌ای که با یک اسم یا ضمیر بکار می‌رود تا ارتباط آن با کلمه دیگر را نشان دهد.

preposition

مکمل. کلمه یا عبارتی که بدنبال یک فعل می‌آید و فاعلِ فعل را توصیف می کند.

complement

آیا دیر کرده‌ام؟

Am I late?

آیا زود هستم؟

Am I early?

زمینی خارج از شهرها و شهرک‌ها، که شامل زمین‌هایی برای کشاورزیست.

the country/the countryside

من خارج از شهر (حومه) زندگی می‌کنم.

I live in the country.

بیست و یک

twenty-one

صد و بیست و یک

one hundred (and) twenty-one

او کیست؟

Who's that?

اسمت چیه؟

What's your name?

اسمش (پسر) چیه؟

What's his name?

ما اونو (پسر) جیم صدا می‌کنیم.

We call him Jim.

اونا منو جیم صدا می‌کنند.

They call me Jim.

چند سالته؟

How old are you?

چند سالشه (پسر)؟

How old is he?

من سی و چهار سالمه.

I'm thirty-four years old.

او (دختر) چه شکلیه؟

What's she like?

او (دختر) فقط دوازده سالشه.

She's only twelve.

او (دختر) ته‌تغاری خانواده است.

She's the baby of the family.

ته‌تغاری

the baby

فقر

poverty

خط/سطح فقر

poverty line/level

زندگی/رشد/مرگ در فقر

live/grow up/die in poverty

در این شهر مردم زیادی هستند که در فقر زندگی می کنند.

There are many people living in poverty in this city.

هیچ کودکی نباید در فقر بزرگ شود.

No child should grow up in poverty.

از هنرش (پسر) قدردانی نشد و او در فقر مرد.

His art was not appreciated and he died in poverty.

مبارزه با فقر

fight poverty

با فقر مبارزه کن، نه با فقیر.

Fight poverty, not the poor.

من با فقر مبارزه می‌کنم. من کار می‌کنم.

I fight poverty. I work.

بیست درصد از جمعیت اکنون زیر خط فقر زندگی می کنند.

20% of the population now live below the poverty line.

زندگی زیر/بالای خط فقر

live below/above the poverty line

متضاد فقر

wealth

سمبل آدمک

stick figure

او (پسر) از والدینی فقیر بدنیا آمد.

He was born of poor parents.

او (دختر) در فقر بدنیا آمد.

She was born in poverty.

سکه

coin

شیر یا خط؟

Heads or tails?

پرتاب سکه

toss/flip (a coin)

پیژامه

pajamas

اوقات فراغت

leisure

لباس

clothes

پیراهن رسمی

shirt

تی شرت

T-shirt

پلیور

sweater

بلوز زنانه

blouse

کراوات

tie

کمربند

belt

شال

scarf

کاسکت

cap

کت سبک

jacket

شلوار پارچه‌ای

pants

کت شلوار

suit

پالتو

coat

بارانی

raincoat

شلوار لی

jeans

شلوارک

shorts

دامن

skirt

پیراهن مجلسی زنانه

dress

دستکش

glove(s)

جوراب

sock(s)

کفش

shoe(s)

کفش کتانی

sneaker(s)

چکمه

boot(s)

کفش پاشنه بلند زنانه

(high) heels

او (پسر) دگرآزار است.

He's a sadist.

من سردمه. میتونین پنجره رو ببندین لطفا؟

I'm cold. Can you close the window, please?

ترسیدن از

be scared of

من از سگ ها میترسم.

I'm scared of dogs.

من گرممه. میتونین پنجره رو باز کنین لطفا؟

I'm hot. Can you open the window, please?

ساعت دهه.بازم دیر کردین.

It's ten o'clock. You're late again.

امروز آفتابیه ولی هوا گرم نیست.

It's sunny today, but it's not warm.

بفرمایید اینم کلیدتان.

Here's your key.

هوا امروز زیباست.

The weather is nice today.

استیو مریضه. تو رختخوابه.

Steve is ill. He's in bed.

گرسنه نیستم ولی تشنه ام.

I'm not hungry, but I'm thirsty.

خواهرم خونه نیست. او سر کاره.

My sister isn't at home. She's at work.

هوا امروز بادی و برفیه.

It's windy and snowy today.

آیا متاهل هستی؟ نه من مجردم.

Are you married? No, I'm single.

آیا دیر کرده‌ام؟ نه، سر وقت هستید.

Am I late? No, you're on time.

او (دختر) بیرونه.

She's out.

آیا هوای اتاقت سرده؟ آره کمی.

Is it cold in your room? Yes, a little.

ماشینت چه رنگیه؟ قرمزه.

What color is your car? It's red.

والدینت چطورند؟ خوبند؟

How are your parents? Are they well?

این چنده؟

How much is this?

این چرا خیلی گرونه؟

Why is it so expensive?

ساعت چنده؟

What's the time?

آیا امروز مغازه ها بازن؟

Are the shops open today?

ایستگاه نزدیک اینجاست؟

Is the station near here?

توقفگاه اتوبوس کجاست؟ در انتهای خیابان.

Where's the bus stop? At the end of the street.

این پرتقال ها چندند؟

How much are these oranges?

هزینه اش چنده؟

How much does it cost?

صفت زیبایی برای مرد

handsome

صفت زیبایی برای زن

pretty

شوخ طبع

funny

پرحرف

talkative

ضعیف کننده صفت

a little

قوی کننده صفت

very/really

من با این مرد موافقم.

I agree with this man.

نیاز امروز همواره کشف فردا را تعریف می‌کند.

The need of the hour always defines tomorrow's discovery.

بژ

beige

نارنجی روشن

light orange

قهوه ای تیره

dark brown

چه رنگیه؟

What color is this?

چکمه ها چه رنگی هستند؟

What color are the boots?

رنگ مورد علاقه شما چیه؟

What's your favorite color?

رنگ موردعلاقه من نارنجیه.

My favorite color is orange.

نارنجی رنگ مورد علاقه منه.

Orange is my favorite color.

لطفا ساکت باشید. شما به من گوش نمی‌دهید.

Please be quiet. You're not listening to me.

بچه‌ها در حال انجام تکالیفشان هستند.

The children are doing their homework.

او (پسر) یک کلاه سرش گذاشته و یک پالتوی قهوه ای پوشیده است.

He's wearing a hat and a brown coat.

داره بارون میباره.

It's raining.

آنها در پارک بازی می‌کنند.

They're playing in the park.

می تونم بعدا باهاتون تماس بگیرم؟

Can I call you later?

تلویزیون را خاموش کن.

Turn off the television.

من الان تلویزیون تماشا نمی‌کنم.

I'm not watching TV now.

او (پسر) منتظر یک اتوبوسه.

He's waiting for a bus.

او ( پسر) روی زمین دراز کشیده.

He's lying on the floor.

او (دختر) روی میز نشسته.

She's sitting on the table.

روی پای من ایستادین.

You're standing on my foot.

شخصی توی رودخانه شنا می کنه.

Somebody is swimming in the river.

ما در هتل مرکزی اقامت داریم.

We're staying at Central Hotel.

ما تعطیلات را اینجاییم.

We're here on holiday.

او (دختر) داره دوش می‌گیره.

She's having a shower.

من در حال نواختن پیانو هستم.

I'm playing the piano.

قهوه

coffee

من روی یک صندلی نشسته ام.

I'm sitting on a chair.

من در حال گوش دادن به موسیقی نیستم.

I'm not listening to music.

حالت استمراری come

coming

حالت استمراری dance

dancing

حالت استمراری write

writing

حالت استمراری swim

swimming

حالت استمراری sit

sitting

حالت استمراری run

running

حالت استمراری lie

lying

ما داریم شام می‌خوریم. (از فعل eat استفاده نشه)

We're having dinner.

من معمولا حدود ساعت دوازده ناهار می‌خورم. (از فعل eat استفاده نشه)

I usually have lunch at about twelve o'clock.

او (دختر) برگشت و یک نوشیدنی دیگر نوشید. (از فعل drink استفاده نشود)

She came back and had another drink.

یکی داره توی توالت سیگار میکشه. (از فعل smoke استفاده نشه).

Someone is having a cigarette in the toilet.

این یک فاجعه است.

It's a disaster.

پوشاک

clothing

ضمیر ملکی

possessive pronoun

صفت ملکی

possessive adjective

مشکل این شلوار لی آبیست.

The problem is these blue jeans.

رختشویخانه سکه‌ای

laundromat

تشکر از اینکه منو دارید. (منظور دعوت به برنامه است)

Thank you for having me.

ساحل دریا

the seashore

گوش ماهی (پوسته خالی موجود دریایی)

seashell

کلمه، عبارت یا جمله‌ای که گفتن سریع آن دشوار است.

tongue twister

یک مثال از tongue twister

She sells seashells by the seashore.

داری چکار می‌کنی؟

What are you doing?

آیا بارون میباره؟ آره، چتر بردار.

Is it raining? Yes, take an umbrella.

چرا پالتو می‌پوشی؟ سرد نیست.

Why are you wearing a coat? It's not cold.

او (پسر) برای امتحان داره می‌خونه.

He's studying for exam.

منتظر کسی بودن

wait for sb

منتظر کیستی؟

Who are you waiting for?

آیا دوستانت در یک هتل اقامت دارند؟ نه، اونا با من می‌مانند.

Are your friends staying at a hotel? No, they're staying with me.

میتونی خاموشش کنی.

You can turn it off.

فردا می بینمت.

See you tomorrow.

آیا بارون میباره؟ نه، در این لحظه نه.

Is it raining? No, not at the moment.

آیا از فیلم لذت می‌بری؟

Are you enjoying the film?

اون ساعت کار میکنه؟ نه شکسته.

Is that clock working? No, it's broken.

اونا به چی نگاه می کنند؟

What are they looking at?

او (دختر) داره چی می پزه؟

What's she cooking?

چرا به من نگاه می کنی؟

Why are you looking at me?

این کتاب کیه؟

Whose book is this?

این کتاب مال علیه.

This book is Ali's.

این کتاب علیه.

This is Ali's book.

این کتاب مال منه.

This book is mine.

این کتاب منه.

This is my book.

اجازه بدین از علی بپرسیم.

Let's ask Ali.

شاید این مال اونه (دختر).

Maybe this is hers.

سلام عامیانه و صمیمی

Hi/Hey

حق با توست/راست میگی

You're right.

یک سیب در روز، دکتر را دور نگه می دارد.

An apple a day keeps the doctor away.

اسم مصدر learn

learning

اسم فعل swim

swimming

اسم فعل

verbal noun

اسم مصدر

gerund

یه مثال از مفعول بی واسطه: او (دختر) گربه ها را دوست دارد.

She loves cats.

با من موافقی؟

Do you agree with me?

مترادف be scared of

be afraid of

او (پسر) از قدم زدن در تاریکی می ترسد. (از be scared of استفاده نکنید).

He's afraid of walking in the dark.

اقدامات بازدارنده

preventive actions

بچه‌های جیغ جیغو (کاربرد صفت فاعلی)

screaming children

یک داستان سرگرم کننده (کاربرد صفت فاعلی)

an amusing story

یک پنجره شکسته (کاربرد صفت مفعولی)

a broken window

یک ذهن خلاق

an inventive mind

یک بلوز تابستانی نخی فرانسوی قرمز بلند قشنگ

a nice long red French cotton summer blouse

وقتی جاده در حال تعمیر است و ترافیک به مسیر دیگری هدایت می‌شود، به این تغییرات مسیر چه گویند؟ (کاربرد مضاف و مضاف الیه)

traffic diversions

آن کوه چقدر ارتفاع دارد؟

What height is that mount?

ادبی

literary

فرم ادبیِ mountain

mount

کوه اورست بلندترین کوه در جهان است.

Mount Everest is the highest mountain in the world.

درجه دما انجماد ۳۲ و جوش ۲۱۲

Farenheit

درجه دما انجماد ۰ و جوش ۱۰۰

Celsius/Centigrade

از آوریل تا اکتوبر در هند و کشورهای آسیای جنوبی که باران زیاد می بارد.

monsoon

12° Celsius

twelve degrees on the Celsius scale

در ایران پاییزه.

It's fall in Iran.

هوا امروز چه شکلیه؟

What's the weather like today?

فصل موردعلاقه شما چیه؟

What's your favorite season?

هوا خنکه.

It's cool.

هوا نمه (مرطوبه).

It's humid.

مساله چیه؟

What's the matter?

مشکل چیه؟

What's the problem?

پالتوی من گرم نیست.

My coat isn't warm.

زن سمت چپی

the woman on the left

بیا تاکسی بگیریم.

Let's take a taxi.

چه فصلیه؟

What season is it?

حرف ربط


کلمه‌ای که دو جمله یا بخش‌های یک جمله را به هم وصل می‌کند.

conjunction

سوشرت

sweatshirt

سلبریتی

celebrity

برای تمرین به چی نیاز دارید؟

What do you need to practice?

عالی به نظر می‌آیید.

You look great.

خوب به نظر می‌آیید.

You look good.

کی اینجاست؟

Who's here?

کی اونجاست؟

Who's there?

کی با علی هست؟ (کی همراه علی هست؟)

Who's Ali with?

زنی که در بلوز و دامن آبیه (زنِ با بلوز و دامن آبی)

the woman in the blue blouse and skirt

شهر یا شهرک موطن

hometown

من فقط در برابر خدا زانو میزنم.

I kneel only to god.

می تونی بمن اعتماد کنی.

You can trust me.

نمیتونم صداتو بشنوم.

I can't hear you.

آتیش داری؟

You got a light?

کتاب نقشه ها، اطلس

atlas

کره زمین (ابزار آموزشی)

globe

ساعت اونجا چنده؟

What time is it there?

بیدارم.

I'm awake.

ساعت سه و ده دقیقه است.

It's three-ten.

ساعت ده دقیقه از سه گذشته.

It's ten past three.

ساعت نیم ساعت از سه گذشته.

It's half past three.

ساعت ده دقیقه بعد از سه است.

It's ten after three.

ساعت یه ربع بعد سه است.

It's a quarter after three.

ظهر

noon

نیمه شب

midnight

یک بامداد تا ظهر

in the morning

ظهر تا حدود ۵ بعد از ظهر

in the afternoon

از حدود ۵ بعد از ظهر تا ۹ شب.

in the evening

از حدود ۷ عصر تا بعد از نیمه شب.

at night

ساعت ۱۰ صبحه.

It's 10:00 A.M.

ساعت ۴ بعد از ظهره.

It's 4:00 P.M.

ساعت ۱۰ هست.

It's ten o'clock.

ساعت ۱:۰۵ است.

It's one-oh-five.