• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/83

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

83 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

اِفْعال

اَفْعَلَ / یُفْعِلُ

تعديه. احسن يحسن إحسان.

تَفْعِیل

فَعَّلَ / یُفَعِّلُ

تعديه. علم يعلم تعليم.

مُفاعَلة

فاعَلَ / یُفاعِلُ

مشاركت. جاهد يجاهد مجاهده

تَفاعُل

تَفاعَلَ / یَتَفاعَلُ

مشاركت. تضارب يتضارب تضارب.

تَفَعُّل

تَفَعَّلَ / یَتَفَعَّلُ

مطاوعه. تكبر يتكبر تكبر

اِفْتِعال

اِفتَعَلَ / یَفْتَعِلُ

مطاوعه. استمع يستمع استماع. انقلب ينقلب انقلاب.

اِنْفِعال

اِنفَعَلَ / یَنْفَعِلُ

مطاوعه. انكسر ينكسر انكسار

اِفعِلال

اِفْعَلَّْ / يَفْعَلُّ

برای رنگ و عیب. احمر يحمر احمرار

اِسْتِفْعال

اِسْتَفعَلَ / یَسْتَفعِلُ

طلب. استفهم يستفهم استفهام

اِفعِيلال

اِفْغَالَّ / يَفْعَالُّ

برای رنگ و عیب. احمار يحمار احميرار

فَعْلَلَة

فَعْلَلَ / يُفَعْلِلُ

زلزل يزلزل زلزلة

تَفَعْلُل

تَفَعْلَلَ / يَتَفَعْلَلُ

تزلزل يتزلزل تزلزل

اِفْعِلاَّل

اِفْعَلَلَّ / يَفْعَلِلُّ

اطمأن يطمئن اطمئنان

حالات

منصوب

مجزوم / جحد

لم - ماضي ساده منفي


لما - ماضي نقلي منفي


ادات شرط

كلمه معتل

در حروف أصلي حرف عله دارد (ا.و.ی)

وجد، قول، دعو

کلمه صحیح

دو قسمت:


1. ناسالم (یا مهموز یا مضاعف)


مهموز: أمر، قرأ


مضاعف: مدد، فرر، ذلك



2. سالم: كلمه صحيح است كه نه مهموز نه مضاعف.

أقسام كلمه های معتل

1. مثال (فإ الفعل معتل شد.) - يسر ( like )


2. أجوف (عين الفعل معتل شد.) - قول ( hollow )


3. ناقص (لام الفعل معتل شد.) - عفو

لفيف يعني چه؟

دو حرف عله در کلمه وجود داشته باشد و "لفیف" نامند.



دو قسمت دارد


1. مقرون (حروف علت كنار هم باشند).


2. مفروق (حروف علت كنار هم نباشند).

تخفيف مهموز چند قسمت دارد؟

1. قلبی: دو همزه کنار هم دیگر.


أَءْ - آ (آمن)


أِءْ - اِى (ايزر)


أُؤْ - أُو (أوتي)



2. حذفی - سماعی. (خذ)

.صرف را تعريف كن

تغیر دادن. چگونه یک کلمه را به شکلی مختلف درآوریم تا معنای مختلف از به دست آید




فایده : کلمه سازی و شناسی

اجزاى كلمه

1 فعل. معنى مستقل و زمان


2 اسم. معنا مستقل


3 حرف

اسم: ٌ ً ٍ

رفع ٌ


نصب ً


جر ٍ

ضوابط

شد, مد, همزه قطع, همزه وصل

Parts of a word - Preset tense



How to make a word an order?

1. For 1-6,13-14:


a ) add لِ at the beginning


b) جزم



2. for 7-12:


a) remove حرف مضارع


b) جزم



NOTE THE ORDERING LAM BECOMES SAKIN IF ATTACHED TO A ف OR و

How to make an order of a مجهول verb?

For 1-14:


a ) add لِ at the beginning


b) جزم




(there is no removal of present tense letter)

How to make a verb مجهول?

Past tense:


Second last letter becomes مكسور


Every letter before that that is not sakin becomes مضموم




Present tense:


Second last letter becomes مفتوح


Only the first letter (حرف مضارع) becomes مضموم



Rules for idgham.

1. two like letters


2. first must be sakin, second must be mutaharik



Three kinds of idgham:



Present 1-5, 7-11,13,14 and past tense 1-5:واجب



Present 6,12 and past tense last 9:ممتنع



Order for 1,4,7,13,14: جايز


Summary of كلمه


two types: A) Sahih and B) Mu3tal


ِِِِِِA) Sahih - two types:


A1 salim and


A2 na salim. A2 Na salim has two types:


A2i Mudha3af (3 types) and


A2ii mahmooz (3 types)B




B Mu3tal has four types:


B1 Muthal, B2 Ajwaf, B3 Naqis, B4 Lafeef.




B4 Lafeef has two types:


B4i Maqroon and


B4iiMafrooq.

يكون الحرف المضارع مفتوحا في أي فعل؟

متي الهمزة الزاءده في أول الماضي قطع أو وصل؟

ألفا الماضي الثلاثي تسكن لمن....

الحرف قبل الآخر مفتوح يا مكسور في المضارع اذا دخلت أحرف المضارع علی الماضي الزائد ثلاثة أحرف؟

Exception is if the first letter is a hamza that is excluded from the count. Eg إنطلق is four letters in the count.

لازم و متعد

اگر سوال چه چیزی را یا چه کسی را جواب دارد یعنی متعدی.

تغير الأمر المبني

الحرف المضارع مضموما في أي فعل؟

همزة الأمر

تقسيمات اسم

1. ثلاثي، رباعي، خماسي


2. مصدر و غير مصدر


3. جامد و مشتق


4. مذكر و مؤنث


5. متصرف و غير متصرف


6. معرفه و نكره

مصدر و غير مصدر

اسم یا جامد است یا مشتق



اسم جامد



.اسم جامد خود دو گونه است:




لف) مصدری: مصدر اسمی است که دلالت بر انجام کار دارد اما بدون داشتن زمان و بتوان از آن مشتق ساخت. مانند: أکْل– تهذیب




ب) غیر مصدری: اسمی است که نتوان از آن مشتق ساخت. مانند: قَلَم- رَجُل- جِدار

اسم یا جامد است یا مشتق



اسم مشتق

تعریف: اسم مشتق اسمی است که ریشه فعلی دارد و از کلمه دیگری گرفته شده است و غالباً دارای معنی وصفی میباشد.

مشتقات هشت دسته هستند

اسم فاعل


اسم مفعول


صفت مشبهه


اسم مبالغه


اسم تفضیل


اسم زمان


اسم مکان


اسم آلت

اسم فاعل

اسمی که بر انجام دهنده فعل یا دارنده حالتی دلالت دارد




اسم فاعل در ثلاثی مجرد بر وزن (فاعِل) و اسم مفعول بر وزن (مَفْعول) می آید مانند: کاتِب و مَکْتُوب (از ریشه کَتَبَ).

اسم مفعول در ثلاثی مجرد

اسمی است که بر کسی یا چیزی که فعل بر آن تحقیق یافته و یا بر حالت انجام شده یا واقع گشته دلالت میکند




اسم فاعل در ثلاثی مجرد بر وزن (فاعِل) و اسم مفعول بر وزن (مَفْعول) می آید مانند: کاتِب و مَکْتُوب (از ریشه کَتَبَ).

اسم فاعل و اسم مفعول در غیر ثلاثی مجرد

که به جای حرف مضارعه، میم مضموم قرار می دهیم و حرف پیش از آخر را در اسم فاعل (مکسور) و در اسم مفعول (مفتوح) می نمائیم. مانند: مُکَبِّر (اسم فاعل)- مُکَبَّر (اسم مفعول) از یُکَبِّرُ (فعل مضارع ثلاثی مزید)

اسم مبالغه

اسمی است که بر دارنده صفتی به مقدار زیاد و بیش از حد دلالت می کند.

اسم تفضیل

اسمی است که دارای معنای برتری و فزونی صفتی در فرد یا گروه نسبت به فرد یا گروه دیگر می باشد. اسم تفضیل برای مذکر معمولاً بر وزن (أفْعَل) مانند: أکْبَر و در مونث بر وزن (فُعْلی) مانند کُبْری می آید.

طرز ساخت اسم آلت

طرز ساخت:اسم آلت به دو شکل وجود دارد: جامد و مشتق.



الف) اسم آلت جامد:الفاظ معینی دارد که غیر قیاسی است مانند: الفَأْس، السِّکِّین وب)اسم آلت مشتق:اوزان مشخصی دارد که بر همان وزن ساخته می شود.این اوزان عبارتند از: مِفْعَل – مِفْعَلة – مِفْعال



مانند: مِقبَض، مِکْنَسة، مِفتاح

اسم زمان

اسمی است که بر زمان وقوع فعل دلالت دارد

صفت مشبهه

اسمی است که بر دارنده صفتی دائمی و پایدار (نه موقت و زودگذر) دلالت می کند



فِعِّیل صِدِّيق


فَعِیل کَرِیم


فَعِل خشِن


فَعَل حَسَن


فَعْل صَعْب


فَعلان عَطشان


فَعَال جَبَان


فُعْل حُلْو


فَعُول صَبُور


أَفْعَل أَبْيَض



اسم مکان

اسمی است که بر مکان وقوع فعل دلالت دارد

اسم مذکر و مؤنث

اسم آلت

اسمی است که بر وسیله انجام فعل دلالت دارد و از همان فعل مربوط مشتق می شود (مثلاً مفتاح که از مصدر فَتْح مشتق شده است).

طرز ساخت اسم مبالغه


رَزَّاق فَعَّال


قُدُّوس فُعُّول


صِدِّيق فِعِّيل


مِكْثَار مِفْعَال


مِسْكِين مِفْعِيل


هُمَزَه فُعَلَة


خَدُوم فَعُول


رَحِيم فَعِيل



علامت مثنی

ان، ین.

رجلان، کتابان.


رجلین، کتابین.

مصغر

أسمى است که آن تغییر و ویژه‌ای صورت گرفته تا بر تحقیر یا ابزار مهربانی دلالت می کند.



اسم ثلاثی؛ 1. حرف اول مضموم و دوم را مفتوح، و بعد از آن یاء ساکن اضافه کنیم.


رجل -> رجیل



2. اگر بیشتر از سه حرف، هم باید حرف بعد از یاء مکسور کنیم.


درهم -> دریهم



نکته:


اگر حرف دوم الف یا یاء باشد->> واو


عالم -> عویلم


اگر حرف سوم الف یا واو باشد->> یاء


کتاب-> کتییب -> کتیب





اقسام جمع سالم

1. مذکر (ون، ین)


2. مونث (ات)

سالم: برای مفرد در آنها سالم است.

اسم مؤنث 4 قسمت دارد

1. حقیقی


2. مجازی


3. لفظی ( one of the three signs of feminine letters)


4. معنوي

مفرد، مثنی و جمع

بر یک چیز - مفرد.


بر دو چیز - مثنی.


بر بیشتر از دو چیز - جمع.

طرز ساخت اسم زمان واسم مکان

برای ساختن اسم زمان و مکان در ثلاثی مجرد، ریشه فعلی را بر وزن (مَفَْعَل) یا (مَفْعِل) می بریم مانند: مَکْتَب – مَسْجِد – مَذْهَب.


ودر غیر ثلاثی مجرد، اسم زمان و مکان بر وزن اسم مفعول (ثلاثی مزید) ساخته می شود. مانند: مُسْتَخْرَج.



نکات:* چون در غیر ثلاثی مجرد، اسم مفعول و اسم زمان و اسم مکان یک وزن دارند، راه تشخیض این سه کلمه از همدیگر از طریق معنی آنها در جمله می با شد.



* باید توجه داشت که در ساخت اسم زمان و مکان، هرگاه حرکت عین الفعل مضارع، فتحه یا ضمه باشد بر وزن (مَفْعَل) و هرگاه حرکت عین الفعل مضارع کسره باشد بر وزن (مَفْعِل) می آید مانند:


ذهَب(-َ): مذهَب.


کتَب(-ُ): مکتَب.


جلَس(-ِ): مجلِس.



* برخی از واژه های اسم زمان و مکان در عین حالی که از افعالی ساخته شده اند که عین الفعل مضارع آنها مضموم است، استثناءً بر وزن (مَفْعِل) آمده اند. مانند: مَشْرِق (از: شَرَقَ – یَشْرُقُ) یا


مَغْرِب ( از: غَرُبَ – یَغْرُبُ).


* اسم زمان و مکان از فعل ثلاثی ناقص بر وزن (مَفْعَل) می آید. مانند: مَغْزی (به معنای زمان و مکان جنگ از ریشه: غَزَوَ).

أقسام جمع

سالم، مکسر، جمع الجمع، اسم جمع.

جمع الجمع: بیت بیوت بیوتات


اسم جمع: قوم، ناس.

منصرف و غير منصرف

منصرف اسمي است که بتوان آن را به صورتها مثنی، جمع، مصغر، منسوب در آورد.



غیر منصرف همیشه ثابت باشد. مثل من، ما.

ضمایر منفصل رفعی

ضمایرمنفصل نصبی

ضمایر متصل - 1 رفعی بارز

1. بارز:


11 types 10 are for past tense and 1 is for present.


The past: ا و ن ت تما تم ت تن ت نا


Present: ي in صيغه 10 تضربین.



Present and order ا و ن ي


ا و ن ي

ضمایر متصل - 2 رفعی مستتر

5 kinds


هو هي انت انا نحن (صيغه 1,4,7,13,14 )

نكره

اسمى است كه معنا ومصداق آن مشخص نباشد

منسوب

اسمی است که بر انتساب صاحب اسم به چیزی یا کسی و یا جایی دلالت کند.


به آخر اسم یاء مشدد ما قبل مکسور.


حسینی



نکته


اگر تا در آخر باشد: حذف کن.


فاطمه / فاطمی



اگر آخر اسم الف مقصوره باشد: واو می شود


مسی / موسوی

اقسام معرفه

1. ضمایر - منفصل/ متصل


2. اسم اشاره


3. موصولات


4. علم


5. ال


6. اضافه

منفصل یا رفعی یا نصبی

معرفه

اسمى است كه معنا و مصداق آن مشخص باشد

موصولات

اسمي است كه معنی آن به وسیله که پس از آن می آید


موصول خاص - مذکر: الذی، اللذان/اللذین، اللذين


موصول خاص - مونث: اللتی، اللتان/اللتین، اللاتی/ اللواتي



موصول مشترک: من /ما

اسم علم

أسمى است كه نام انسان یا حیوان یا مکان شیء معین باشد.

اسم علم - لقب و کنیه

کنیه: اب/ابن/ام...


لقب: سید الشهداء. ..

معرفه به ال

کتاب - الکتاب

ضمایر متصل - 4 جری

متصل نصبی پس از اسم یا حروف جر.

ضمایر متصل - 3 نصبى

ه هما هم ها هما هن ك كما كم ك كما كن ي نا

اسم اشاره بعيد

Summary of ضماير

معرفه به اضافه

آسم نکره + یک از اسم های معرفه.


کتاب هذا الرجل.

Translations of صرف نحو

Conjugation and syntax