فارسی ۲ (ستایش+۱)

Front 1

ادبار

Back 1

بدبختی، سیه روزی، متضاد اقبال

Front 2

اقبال

Back 2

خوشبختی، سعادت

Front 3

توفیق

Back 3

آن است که خداوند، اسباب را موافق خواهش بنده مهیا کند تا خواهش او به نتیجه برسد، سازگار گردانیدن

Front 4

تیره رایی

Back 4

بداندیشی، بدگمانی

Front 5

چاشنی

Back 5

طعم، مزه

Front 6

حلاوت

Back 6

شیرینی

Front 7

نژند

Back 7

خوار و زبون، اندوهگین

Front 8

جَیب

Back 8

گریبان، یقه

Front 9

چنگ

Back 9

نوعی ساز که سر آن خمیده است و تارها دارد

Front 10

حمیّت

Back 10

غیرت،جوانمردی، مردانگی

Front 11

دغَل

Back 11

ناراست، حیله گر، مکار، مکر و ناراستی

Front 12

دون همت

Back 12

کوتاه همت، دارای طبع پست و کوتاه اندیشه

Front 13

زنخدان

Back 13

چانه

Front 14

شغال

Back 14

جانور پستانداران از تیره سگان که جزو رسته ی گوشتخواران است

Front 15

شَل

Back 15

دست و پای از کار افتاده

Front 16

شوریده رنگ

Back 16

آشفته حال

Front 17

غیب

Back 17

پنهان، نهان از چشم، عالمی که خداوند، فرشتگان و ... در آن قرار دارند

Front 18

فروماندن

Back 18

متحیر شدن

Front 19

قُوت

Back 19

رزق روزانه، خوراک، غذا

Front 20

نابسته

Back 20

باز، گشوده

Front 21

قرین

Back 21

نزدیک، همدم، یار

Front 22

تدبیر

Back 22

اندیشیدن، پایان بینی

Front 23

ابد

Back 23

زمانی که آن را نهایت نباشد، متضاد ازل

Front 24

کمال

Back 24

کامل شدن، تمام شدن، بالاترین مرتبه چیزی

Front 25

صنع

Back 25

آفریدن، ساختن

Front 26

نگون بخت

Back 26

بدبخت، سیاه بخت

Front 27

روزی رسان

Back 27

خدا، رزاق، روزی رساننده

Front 28

کنج

Back 28

گوشه، زاویه

Front 29

فرو برد

Back 29

پایین برد

Front 30

تیمار

Back 30

خدمت، غم خواری، فکر، اندیشه، پرستاری

Front 31

محراب

Back 31

جای ایستادن پیش نماز در مسجد، بخشی از عبادتگاه

Front 32

درنده

Back 32

وحشی، پاره کننده

Front 33

سعی

Back 33

کوشش، جهد، کار کردن

Front 34

کرم

Back 34

بخشش، جوانمردی، سخاوت

Front 35

زورمندی

Back 35

نیرومندی، قوی بودن