• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/84

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

84 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Underneath

زیرین، پایینی

Liberal

آزادی خواه

Ethnic

نژادی، قومی

notwithstanding

علیرغم ، با وجود اینکه

Dusty

گرد و خاکی

atop

در بالا، به طرف بالا

Deposit

ته نشین کردن، سپردن، ذخیره شدن

Gem

گوهر، جواهر

Stripe

مارک، خط راه راه

Fleck

نقطه نقطه، خال خال، رگه رگه

Endure

تحمل کردن، بردباری کردن

Harsh

ناملایم، ناگوار، زننده

Outback

جای دور افتاده

Fly

مگس، حشره

Carve

کندن ، بریدن

Overlooking

مشرف

Subterranean

زیرزمینی

Opal

سنگ عینالشمس، نوعی سنگ سفید

Residence

محل اقامت

Settlement

توافق، مسکن، کلنی

Burrow

پناهگاه، سوراخ زیرزمینی

Inhabitant

ساکن ، مقیم

Harmony

هماهنگی، سازگاری

Rough

ناهموار، سخت، دشوار

Rugged

ناهموار، زمخت

Explosive

منفجر شونده

Clatter

صدای بهم خوردن، تق تق

Drive-in

هرجایی که بدون پیاده شدن از ماشین کاری را انجام میدهند، مثل تئاتر، بانک،...

Patron

حامی، پشتیبان

Dugout

حفرشده، کنده شده

Charm

فریبندگی، جذابیت

Moonscape

منظره سطح ماه

Flourishing

رشد ونمو کردن، با شکوه شدن

Squad

گروه، دسته

Shaft

چوب، تیر، میله

Hillside

دامنه کوه

Expose

نشان دادن، ظاهر ساختن

Blast

منفجر کردن، ترکاندن

Artificial

مصنوعی

Solid

جامد

Groove

شیار، گودی

Plaster

گچ کاری کردن

Plumbing

لوله کشی

Sprawl

پخش شدن، پراکنده شدن

Pave

سنگ فرش کردن، صاف کردن، آسفالت کردن

Faraway

خیلی دور

Nonetheless

با این وجود، با اینحال

Refuge

پناهگاه، پناهندگی

Basement

پی، زیرزمین

Sewer

فاضلاب

Archaeological

مربوط به باستان شناسی

Sinkhole

گودال، منجلاب

Rigs

تجهیزات، قطعات

Liberally

آزادانه

Shelter

پناهگاه

Storehouse

انبار کالا،مخزن

Storehouse

انبار کالا،مخزن

Vault

گنبد، طاق، سردابه

Scattere

پخش شدن، متفرق شدن

Associate

وابسته، همبسته

Infrastructure

زیرساخت، زیربنا

Bury

به خاک سپردن، دفن کردن

Utility

صنایع همگانی(مثل تلفن و برق)

Clay

خاک رس

Optic

چشمی، بصری

Tracer

ردیاب

Penetrate

نفوذ کردن، رسوخ کردن

Sonar

ردیاب صوتی

Pulse

ضربه، ریتم، تپش

Bounce

برگشتن

Beneathe

زیر، پایین

Unravel

حل شدن

Unravel

حل شدن

Ravel

پیچ انداختن، گره انداختن

Muddy

گل آلود

Law enforcement

مجریان قانون، نیروی انتظامی

Smuggler

قاچاقچی

Patrol

گشت زدن، پاسداری کردن

Corrosion

زنگ زدگی، خوردگی

Leak

نشت کردن

Bulk

حجم، توده، اکثریت

Resin

صمغ، رزین

substance

جسم، ماده

Lawn

چمنزار، علفزار