• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/71

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

71 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Shell /ˈʃel/

پوست، قشر، صدف حلزون، کاسه یا لاک محافظ جانور (مثل کاسه لاک پشت)، عامل محافظ حفاظ، جلد، پوست فندق و غیره، کالبد، بدنه ساختمان، گلوله توپ، پوکه فشنگ، قشر زمین، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را درآوردن (از پوست)

Chess /ˈt͡ʃes/

شطرنج

attitude /ˈætəˌtuːd/

گرایش، حالت، هیئت، طرز برخورد، روش و رفتار

Peacock /ˈpiːˌkɑːk/

طاووس نر

Brick /ˈbrɪk/

اجر، خشت، اجرگرفتن، اجر گوشه گرد

Porpoise /ˈpɔːrpəs/

نهنگ دندان دار، گراز دریایی، گرازماهی، خوک دریایی

Charge /ˈt͡ʃɑːrdʒ/

تصدی، عهده داری، حمله، اتهام، هزینه، وزن، مسئولیت،گماشتن، عهده دار کردن، زیر بار کشیدن، متهم ساختن، مطالبه (بها)، پرکردن (باطری وتفنگ)، مورد حمایت


بار، هزینه، مطالبه هزینه

Owe /ˈoʊ/

بدهکاربودن، مدیون بودن، مرهون بودن، دارا بودن

Sight /ˈsaɪt/

بینایی، بینش، باصره، نظر، منظره، تماشا، الت نشانه روی، جلوه، قیافه، جنبه، چشم، قدرت دید، دیدگاه،هدف، دیدن، دید زدن، نشان کردن، بازرسی کردن


بینایی، دید، نظر، منظره، رویت کردن

Spot /ˈspɑːt/

نقطه، خال، مکان، محل، لکه، زمان مختصر، لحظه، لکه دارکردن یاشدن، با خال تزئین کردن، درنظرگرفتن، کشف کردن، اماده پرداخت، فوری


خال، نقطه، لک، موضع، به جا آوردن

Dig /ˈdɪɡ/

حفر، کاوش، حفاری، کاوش کردن، فرو کردن

Outline /ˈaʊˌtlaɪn/

طرح کلی، رئوس مطالب


زمینه، شکل اجمالی، طرح، پیرامون، خلاصه، رئوس مطالب، طرح ریزی کردن، مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن

Grocery /ˈɡroʊsəri/

بقالی، عطاری خواربار فروشی، خواربار

Sidewalk /ˈsaɪdwɔːk/

پیاده رو

County /ˈkaʊnti/

بخش، استان

unicorn /ˈjuːnɪˌkɔːrn/

اسب تک شاخ، تک شاخ

Hammer /ˈhæmər/

چکش، پتک، چخماق، استخوان چکشی، چکش زدن، کوبیدن، سخت کوشیدن، ضربت زدن

Pound /ˈpaʊnd/

اغل حیوانات گم شده و ضاله، اغل، بازداشتگاه بدهکاران و جنایتکاران، استخر یا حوض آب، واحد وزن، لیره، واحد مسکوک طلای انگلیسی، ضربت، کوبیدن، بصورت گرد در آوردن، بامشت زدن

Hurry /ˈhɜːri/

شتاب کردن، شتابیدن، عجله کردن، چاپیدن، بستوه آوردن، باشتاب انجام دادن، راندن، شتاب، عجله، دستپاچگی

scenery /ˈsiːnəri/

چشم انداز، منظره، صحنه سازی

beat /ˈbiːt/

تپیدن، زدن، کتک زدن، چوب زدن، شلاق زدن، کوبیدن، ضرب، ضربان نبض و قلب، تپش، ضربت موسیقی، غلبه، پیشرفت، زنش

Crawl /ˈkrɒl/

عمل خزیدن، خزیدن، سینه مال رفتن

puddle /ˈpədl̩/

گودال، چاله فاضلاب، دست انداز، مخلوط کردن، گل گرفتن، گل الود کردن

Eve /ˈiːv/

شب عید، شب، شامگاه، در شرف(باحرف بزرگ) حوا

preacher /ˈpriːt͡ʃər/

واعظ

priest /ˈpriːst/

کشیش، مجتهد، روحانی، کشیشی کردن

garbage /ˈɡɑːrbɪdʒ/

روده، فضولات، اشغال خاکروبه، زباله

Mean

پست فطرت، بدجنس، آب زیرکاه

Raven /ˈreɪvn̩/

کلاغ سیاه، کلاغ زنگی، مشکی، حرص زدن، غارت کردن، قاپیدن، با ولع بعلیدن، شکار، طعمه

Preserver /priˈzɜːrvər/

حافظ، پاسدار، نگهبان

Mad /ˈmæd/

دیوانه، عصبانی، از جا در رفته، شیفته، عصبانی کردن، دیوانه کردن

barely /ˈberli/

بطور عریان، با اشکال

sundae /ˈsənde/

بستنی ومغز گردو

whipped cream

خامه ی پف کرده، خامه ی زده شده

Push off

بیرون انداختن، پرت کردن

spectator /ˈspektetər/

تماشاگر، بیننده، ناظر

offish /ˈɒfɪʃ/

منزوی، خشن

pile /ˈpaɪl/

توده، کپه، کومه، مقدار زیاد، کرک، یک تارموی، پارچه خزنما، ستون، ستون لنگرگاه، ستون پل، سد، موج شکن، توده کردن، کومه کردن، اندوختن، پرزقالی وغیره

squirrel /ˈskwɜːrəl/

موش خرما، سنجاب یا خز موش

clown /ˈklaʊn/

لوده، مسخره، مقلد، مسخرگی کردن، دلقک شدن

Stripe /ˈstraɪp/

مارک، علامت، درجه نظامی، خط راه راه،پارچه راه راه، راه راه کردن، تازیانه زدن

Inuit /ˈɪnuːt/

سرخپوست اینویت (اینویتها یا اسکیموها)

Scuba diving /ˈskuːbəˈdaɪvɪŋ/

غواصی با دستگاه دمزنی، آب وری با اسکوبا

Chase /ˈt͡ʃeɪs/

تعقیب کردن، دنبال کردن، شکار کردن، واداربه فرارکردن، راندن واخراج کردن(با away و out و off )،تعقیب، مسابقه، شکار

Handcuff /ˈhændˌkəf/

دست بند آهنین، دستبند زدن

Stack /ˈstæk/

توده، خرمن، دودکش، دسته، بسته، پشته، مقدار زیاد، قفسه کتابخانه، توده کردن، انباشتن

Anymore /ˌeniˈmɔːr/

بیش از این ها، دیگر


Any longer

Slippery /sˈlɪpəri/

لیز، لغزنده، بی ثبات، دشوار، لغزان

Os /oʊz/

دهان، روزنه


Ora: plural of os

Rear /ˈrɪr/

پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودارشدن، عقب، پشت، دنبال

Stick out /ˈstɪkˈaʊt/

اصرار کردن، پیش آمدگی داشتن، جلو آمدن، متحمل شدن

Couch /ˈkaʊt͡ʃ/

تخت، نیمکت، خوابانیدن، در لفافه قرار دادن

Pitcher /ˈpɪt͡ʃər/

افتابه، کوزه، پارچ، پرتاب کننده توپ

Stack /ˈstæk/

توده، کومه، خرمن، دودکش، دسته، بسته، پشته، مقدارزیاد، قفسه کتابخانه، توده کردن، کومه کردن، انباشتن

Solitary /ˈsɑːləˌteri/

تنها، مجرد، گوشه نشین، منزوی، پرت

Tear /tɪr/

(معمولا به صورت جمع) اشک، گریه، گسستن، پارگی، چاک، پاره کردن، چاک دادن

Grab /ˈɡræb/

ربودن، قاپیدن، گرفتن، توقیف کردن، چنگ زدن، تصرف کردن، سبقت گرفتن، ربایش

Attend /əˈtend/

(کلاس، جلسه و غیره) حاضر شدن در، حضور یافتن در، شرکت کردن در


(رسمی) همراه کسی بودن، در خدمت کسی بودن (بیمار) مراقبت کردن از، مواظبت کردن از، پرستاری کردن از، تیمارداری کردن از

Beat /ˈbiːt/

تپیدن، زدن، کتک زدن، چوب زدن، شلاق زدن، کوبیدن، ضرب، ضربان نبض و قلب، تپش، ضربت موسیقی، غلبه، پیشرفت

Deal with

رابطه برقرار کردن با، سر و کار داشتن


رفتار کردن با، تا کردن با، جلوی کسی درآمدن، از پس چیزی برآمدن، سلوک کردن با، در افتادن با


به عهده گرفتن، پرداختن به، رسیدگی کردن به

Owl /ˈaʊl/

جغد، بوف

Reside /rəˈzaɪd/

مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن

Blow /ˈbloʊ/

دمیدن، وزیدن، در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن، ترکیدن

Instruct /ˌɪnˈstrəkt/

اموزاندن، اموختن به، راهنمایی کردن، تعلیم دادن(به)، یاد دادن (به)

Stroll /stroʊl/

قدم زنی، گردش، پرسه زنی، قدم زدن

thunderstorm /ˈθəndərˌstɔːrm/

توفان تندری، توفان همراه با اذرخش و صاعقه

path /ˈpæθ/

راه پیاده، راه پیاده‌رو، (در پارک، باغ) خیابان


(رود، سیاره، گلوله) مسیر، مسیر حرکت

pole /poʊl/

قطب، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن، تیردار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن، (با حرف بزرگ) لهستانی، قطب

brick /ˈbrɪk/

اجر، خشت، اجرگرفتن، اجرگوشه گرد

Spill /ˈspɪl/

ریزش، عمل پرت کردن

bug /ˈbəɡ/

اشکال، گیر، حشره، ساس، جوجو، به طور پنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن